آن زمان که شیطان خدا می شود قسمت دوم
و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر دوستان!
بعد از کلی قلم فرسایی و دل گزایی که امروز داشتیم، نوشتن حتی چند سطر هم حال آدم رو به طرز خنده داری میکس می کنه! اما کار را آنکه تماکرد، کرد!( اصلا به کی چه که دو تا فعل پشت سرهم میان؟). با هر زوری بود مطلب دوم رسید و به نظر می رسه کماکان این مطلب طول بکشه. هرچند مطلب اخیر اندکی کلاه ( شما بخوانید سر) بر باد ده هست!!!
قسمت دوم
شیطان و عقیم کردن حرکت 124 هزار پیامبر!
با نگاهی به تاریخ بشری روشن می شود که شیطان و مشخصا ابلیس، 124 هزار پیامبر را زمین گیر کردند و به تعبیر مقام معظم رهبری( دام ظله العالی) عمده انبیا در حرکت (تبلیغی و تشریعی) خود ناموفق بودند!
اکثر مصلحین و انبیا به دست شریران روزگار کشته و شهید می شوند.
9 تن از امامان هدی به وسیله زهر و 2 تن دیگر نیز با شمشیر!عینیت های پاکی و نماد های خدایی !
یعنی مکر و حیله ابلیس از آدم(ع) تا به امروز به صورت اساسی و موثر ساری و جاری است!
حضرت آدم (ع) اگر فریب قسم شیطان را نمی خورد، آیا هبوطی در کار بود ویا اصلا نیازی به پیامبر و دعوت یا حساب و کتابی؟!!
حضرت نوح(ع) 950 سال مردم را به خدا پرستی دعوت می کند اما تنها 8 نفر ایمان آوردند:
نوح نهصد سال دعوت می نمود / دم به دم انکار قومش می فزود
حضرت لوط(ع) تنها با دو دخترش از شهر سدوم فرار می کند و حتی زنش میان فاسقین(یعنی تمامی اهای آن شهر) می ماند.
موسی(ع) بعد از فراری دادن بنی اسرائیل به کوه طور می رود و وقتی باز می گردد همه را گوساله پرست می یابد!
و مثال های بسیاری از همین دست.
براستی مشکل کار در کجاست؟
آیا انبیا در کار خود قصور داشته اند؟
یا آنها کفایت کافی برای روشنگری در میان قوم خود را نداشته اند؟
یا مردم حق ناپذیر بودند؟ و کشش و قوای شیطانی در میان آنها قویتر بود؟
مسلما فرستادگانی که از جانب خدا برای پیام آوری انتخاب می شوند دارای عصمت از گناه و اشتباهند تا بتوانند به عنوان نمونه ای متعالی از تحقق بندگی و صفات عالیه انسانی، به عنوان الگوی عملی مردم مطرح شوند!
تاریخ پر رنج و محنت انبیاء و سختی هایی که بر سر راه دعوت آنها بود هم، حاکی از تلاش بی توقف آنها برای دعوت به خدا جویی و هدایت است.
به صورت کلی می توان استراتژی انبیا را در دعوت الهی اشان، در سه مرحله دسته بندی کرد:
الف: حمله به طاغوت ها و فرعون های زمان
ب:رفتن به سوی مردم و ایجاد انقلاب انفسی در آن ها
ج: تاسیس حکومت صالحی که ملت ها در آن همگی از مومنان اند.
لذا انبیا در مرحله اول رسالت خویش موفق اند ولی قسمت دوم نهضت آنان عقیم می ماند!
دلایلی که مانع از تحقق این آرمان ها شده است را شاید شاید بتوان در موارد زیر جستجو کرد :
1.علی رغم اینکه تمامی ابنای بشر فطرتی پاک ، حقیقت جو و سمت و سویی خدا گرایانه دارند اما غبار گناهان، عصیان ها و شرارت ها چنان این لوح سپید و پاک را می پوشاند و سیاه می کند که بشر دیگر سره را از ناسره تمییز نمی دهد و در مصداق ها دچار اشتباه شده است.
2.سیاستگذاری کمیته های سری و مخفیِ جهانیِ فراماسون ها و صهیونیزم، نقش موثری در این تغییر ذائقه و پوشاندن فطرت های پاک داشته است.
3.تربیت های غلط و مخالف سرشت پاک انسانی، مشغول کردن بشر به لذات زودگذر مادی و جنسی به همراه رزق حرام از دیگر عوامل موثر است.
ادامه دارد...
سخت به دعایتان محتاجیم!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ